کتاب صوتی آدم های عوضی اثر پوریا عالمی

آدم های عوضی

معرفی کتاب صوتی آدم‌های عوضی

کتاب صوتی آدم‌های عوضی از هشت داستان کوتاه تشکیل شده که هر کدام شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی مختلفی دارند و پوریا عالمی نیز به عنوان یک طنزنویس کهنه کار توانسته فضایی کاملا رئال در این مجموعه خلق کند.

 

درباره کتاب صوتی آدم‌های عوضی:

اگر اهل شهر تهران باشید، به خوبی می‌توانید با عنوان‌های هشت داستان کتاب صوتی آدم‌های عوضی ارتباط برقرار کنید. داستان‌هایی کوتاه که هر کدام به یکی از خیابان‌ها و مکان‌های خاطره‌انگیز پایتخت تقدیم شده و شخصیت‌های آن به گفته خود نویسنده، آدم‌هایی عوضی به شمار می‌روند یعنی سرجای اصلی خودشان قرار ندارند و گویی هرکدام درگیر مشکلاتی در زندگی‌شان هستند که آن‌ها را از چیزی که می‌خواستند دور کرده است.

کتاب آدم‌های عوضی بیشتر از آنکه کشمکش‌ها و گره افکنی‌های یک داستان کوتاه را داشته باشد، شبیه به روایت‌هایی ساده و واقعی از آدم‌هایی‌ست که هر کدام در موقعیت‌های مختلفی حضور دارند و واکنش‌هایی از خود بروز می‌دهند.

به هر حال پوریا عالمی به خاطر داشتن قلم طنز خود توانسته علاوه بر ایجاد فضایی رئال در قصه‌ها، شوخی‌هایی تلخ و گاه خنده‌دار به آن‌ها اضافه کند و انتقادات و نظراتش را در لابه‌لای کتاب نشان دهد.

 

پوریا عالمی را بیشتر بشناسیم:

او نویسنده، روزنامه نگار ایرانی‌ست که فعالیت‌های مطبوعاتی خود را از سال 1378 با روزنامه نوروز و همشهری و مجله گل آقا آغاز کرد. پوریا عالمی به عنوان یک طنزنویس حرفه‌ای در طول سال‌ها کار خود در مطبوعات، در ستون‌های مختلف و پرخواننده‌ای قلم زده است که برخی از آن‌ها شامل ستون «فال قهوه» و «مادر رجب» در روزنامه اعتماد ملی، ستون «کاناپه» در روزنامه اعتماد، ستون «نشر اکاذیب» در روزنامه قانون، ستون «از هر نظر بی‌ضرر»، «آمبولانس‌چی» و «آچارکشی» در روزنامه شرق، ستون «بی‌ضرر» در روزنامه نوروز، صفحه طنز «شهر بازی» در روزنامه همشهری، داستان‌های طنز «آسانسورچی» در مجله چلچراغ می‌شود.

عالمی در کنار کار روزنامه‌نگاری، شعر و داستان‌های مختلفی را به چاپ رسانده که مجموعه شعر «معاهده نوشیدن چای» و رمان «پنجره زودتر می‌میرد» از شاخص‌ترین آثار این نویسنده است؛ البته او برای نوشتن رمانش موفق شد نامزد دریافت جایزه هوشنگ گلشیری و نامزد جایزه رمان متفاوت واو شود. با این حال دیگر کتاب‌های پوریا عالمی، مجموعه ستون‌های طنزی‌‌ست که او در طول سال‌ها نوشته و اکنون آن‌ها را گردآوری کرده است.

سرانجام او در سال 1398 از دنیای مطبوعات خداحافظی کرد و هم اکنون به طور جدی به عنوان نویسنده کودک در مجموعه آی قصه فعالیت می‌کند.

 

در بخشی از کتاب صوتی آدم‌های عوضی می‌شنویم:

قلپی آب خورد، صداش رو صاف کرد، لبه‌ی کاغذها رو زد روی میز تا صاف شود، بعد شمرده شمرده خواند. از سطر اول تا آخر پاراگراف را بغض من پر کرده است؛ خیس خیس است این خطوط. چشمم ابری‌ست بر صفحه کاغذ، کلمه بارورش می‌کند؛ تحریکش می‌کند تا ببارد. احساسم می‌شود کلمه، می‌سرد از دست سردم تا خودکار. صاعقه قلم می‌نشیند بر فرق کاغذ. قسمتی از جنگل امیدم را آتش غمی می‌سوزاند که با شیره جان پروراندمش. تن عریان کلمه‌ها از خجالت خیس عرق می‌شود؛ یکی یکی آب می‌شوند و در شوره زار دشتی فرو می‌روند که روزی جنگل عظیمی بوده است. در صحرای ذهنم هر فکری منجمد می‌شود؛ توده‌ی عظیم این سرما پیش‌روی می‌کند تا مرزهای شمال غربی اندیشه‌ام. نیمی از اندیشه‌ام را سرما می‌زند. تمام شکوفه‌ها و نهال‌ها و نطفه‌ی تمام گل‌های زیبایی که به فردای من آبستن بود، بر شاخه‌های واقعیت دنیای امروز من، به خاطر این سرما و از دست این غم سیاه می‌شوند.

 

منبع : کتابراه

 

 

کتاب های صوتی بیشتر

 

 

جعبه دانلود

مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاه خود را ارسال نمایید

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد