
کتاب صوتی برتری خفیف اثر جف اولسون
1123 بازدید
کتاب رفتیم سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید برای نخستین بار در سال 1395 توسط آبتین گلکار گردآوری و ترجمه شد. این کتاب شامل هفت داستان کوتاه از نویسندگان معاصر روسی است؛ نویسندگانی مانند لودمیلا اولیتسکایا، لودمیلا پتروشِفسکایا، دینا روبینا، آندری گلاسیموف، ویکتور پلوین، میخاییل یلیزاروف و زاخار پریپِلین است.
من با یک متر و نود سانتیمتر قد شصت و شش کیلوگرم وزن داشتم. این«عدد وحش» نصفه نیمه خوب در خاطرم مانده است: در سالن بدنسازیای که ثبتنام کرده بودم، همهی تازهواردها را وزن میکردند. بعد با یک متر خیاطی پارچهای، مثل آتلیهها، همهی اندازههای بدن را برمیداشتند تا ورزش دوست سختکوش شش ماه بعد بتواند غیر از حجم تازهی عضلات، از عدد و رقمهای دقیق هم به وجد بیاید.
اواخر ژوئن بود. من یک ماه قبل به خانه برگشته بودم؛ یک زخم معدهای مرجوعی از ارتش. ظرف چند شب دوباره هنر خواب عمیق را فراگرفتم، چون بیمارستان ارتش مرا به بیداری مزمن و جنونآوری مفتخر کرده بود.
پسازآن دراز به دراز افتادن، پس از ترک عاشقی, دویدم به دفتر دانشکده که ثبتنامم در سال اول دانشکدهی زبان و ادبیات را تجدید کنم، جایی که مرا در ماه فوریه، بلافاصله بعد از امتحانات زمستانی، از موهایم گرفتند و کشیدند و به میدان مشق فرستادند…
ظرف سه ماه سربازی کلاً با علم و دانش غریبه شده بودم. از سر ترحم در امتحانهای مقدماتی نمرهی قبولی برایم گذاشتند و مرا به امتحانهای نهایی راه دادند. زلفهای زمستانیام که تا شانه میرسید به باد استادها مانده بود. پروفسورها از سر دلسوزی به خاطر کلهی تراشیدهی تابستانی سرباز ناکام، زیاد جولان ندادند و من وارد سال دوم دانشکده شدم.
در آخرین روزهای ژوئن عدهای از رفقایم را در پلاژ جمع کردم تا سور همهی مناسبتها را یکجا بدهم: هم بازگشت دلچسب از سربازی و هم موفقیت در امتحانات. آنجا روی شنهای زرد دریاچهی مصنوعی خارکوف، در حین جشن گرفتن با پورت وین مان بودیم که آبروی من رفت.
لودمیلا اولیتسکایا نویسندهی معاصر روسی است. او فارغالتحصیل رشتهی زیستشناسی از دانشگاه مسکو است و نویسندگی را بعد از امتحان کردن شغلهایی مانند کار در حوزهی ژنتیک و بیوشیمی آغاز کرد. اولین داستان کوتاه او سونچِکا نام داشت که برای اولین بار در نشریهی نووی میر (جهان نو) منتشر شد.
لودمیلا پتروشِفسکایا نویسندهی جنجالبرانگیز روسیه است. او در نوشتههایش از زبان بیپرده برای توصیف تاریکیهای زندگی استفاده میکند که در برخی آثارش این استفاده انتقادهای زیادی را در پی داشته است. او در ابتدا کار خود را با نمایشنامهنویسی آغاز کرد و شهرت خود را نیز با نمایشنامهی آواز دسته جمعه مسکو در سال 1984 به دست آورد.
دینا روبینا نویسندهی داستان زن آدمکش، اصالتاً اوکراینی است. نخستین داستان او در مجلهی یونوست منتشر شد و او چند سال بعد از انتشار این داستان عضو اتحادیه نویسندگان جمهوری ازبکستان شد و اکنون یکی از مشهورترین نویسندگان روسیه است.
آندری گلاسیموف اصالتا اهل سیبری است. او در دو رشتهی ادبیات انگلیسی و کارگردانی تئاتر تحصیلات دانشگاهی دارد. او یکی تواناترین نویسندگان ادبی روسیه است که از نخستین داستانهایش نامزد دریافت جوایز بسیاری بود و همچنان هست.
ویکتور پِلِوین را میتوان مشهورترین نویسنده و نماد ادبیات معاصر روسیه نامید. زبان پلوین در بسیاری از نوشتههایش عامیانه، پر غلط و نزدیک به سبک گفتوگوهای اینترنتی است. این ویژگی از یکسو باعث شده است که منتقدین آثار پلوین را خیلی نپسندند و از سوی دیگر مایهی محبوبیت او در میان جوانان شده است. رمان اومون را اثر ویکتور پلوین با ترجمهی پیمان خاکسار موجود است.
میخاییل یلیزاروف نویسندهی اوکراینی است که در سال 2000 به آلمان مهاجرت کرد. او نخستین مجموعهی داستان کوتاهش را بین سالهای 1991 تا 1999 نوشت و در سال 2001 آن را با عنوان ناخنها منتشر کرد. انتشار این مجموعه توجه منتقدین روس را به خود جلب کرد و بعد از این کتاب بود که او به شهرت جهانی دست یافت.
زاخار پریلپین یکی از پرجنجالترین نویسندگان معاصر روس است. بخش قابل توجهی از شهرت او بهواسطهی موضعگیریهای سیاسی-اجتماعی و فعالیتهای مطبوعاتی او بوده است. نخستین رمانش پاتولوژی نام داشت که در سال 2005 منتشر شد، داستان این رمان تاثیر گرفته از تجربیات فردی او در عملیات نظامی چچن بوده است.
دیدگاه خود را ارسال نمایید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد